حکم و معرفت
نویسنده
چکیده مقاله:
در این مقاله نشان داده شده است که برخلاف قول مشهور، هرگز چنین نبوده است که در کل تاریخ معرفتشناسی غرب معرفت همواره بهمثابهِ باور صادق موجهی تعریف شود که حکم یکی از اجزای ضروری مؤلفّة توجیه در آن است. با بررسی برخی از فقرات آثار دکارت و لاک، موارد نقضی برای این قاعده ذکر شده است. سپس نشان داده شده است که بعد از ایمانویل کانت بود که میان معرفت و حکم پیوند وثیق برقرار شد. همچنین از این ایده دفاع شده است که با وجود آنکه معرفت قضیهای، که مستلزم صدور حکم است، در بسیاری از موارد، به ویژه در ساحت علم، تنها قسم معرفت قابل اتکا است، در عین حال موارد بسیاری وجود دارند که معرفت قضیهای کارآمدی لازم را ندارد
منابع مشابه
حکم ناپذیری مرتبة ذات الهی و دستگاه منطقی ـ معرفت شناختی ارسطویی
مرتبة ذات الهی پیچیده ترین اعتبارات عرفانی است؛ مرتبة اطلاق مقسمی که حتی حمل واژه های مقام، مرتبه، اعتبار عرفانی، و اطلاق بر آن محل تردید است. دربارة وجود لابشرط مقسمی دو اختلاف وجود دارد؛ یکی اختلاف میان فلاسفه و عرفا و دیگر اختلاف میان خود عرفا. اختلاف میان فلاسفه و عرفا در این است که این مرتبه صرفاً از معقولات ثانیة فلسفی است و مابه ازای خارجی ندارد، چنان که فلاسفه معتقدند یا حقیقه الحقایق اس...
متن کاملحکم ناپذیری مرتبه ذات الهی و دستگاه منطقی ـ معرفت شناختی ارسطویی
مرتبه ذات الهی پیچیده ترین اعتبارات عرفانی است؛ مرتبه اطلاق مقسمی که حتی حمل واژه های مقام، مرتبه، اعتبار عرفانی، و اطلاق بر آن محل تردید است. درباره وجود لابشرط مقسمی دو اختلاف وجود دارد؛ یکی اختلاف میان فلاسفه و عرفا و دیگر اختلاف میان خود عرفا. اختلاف میان فلاسفه و عرفا در این است که این مرتبه صرفاً از معقولات ثانیه فلسفی است و مابه ازای خارجی ندارد، چنان که فلاسفه معتقدند یا حقیقه الحقایق اس...
متن کاملاثبات حکم شرع با حکم عقل و بررسی مصادیق آن
این تحقیق در تلاش است تا مسئله "کلما حکم به العقل حکم به الشرع" را اثبات کند. از آن جایی که هر دلیل عقلی از دو مقدمه، یکی صغری و دیگری کبری تشکیل شده است؛در گام نخست مقدمه صغری، یعنی تحسین و تقبیح عقلی اثبات خواهد شد و سپس به مقدمه کبری که تلازم بین حکم عقل و حکم شرع است، خواهیم پرداخت. در نهایت جایگاه عقل در نظام حقوقی اسلام و ایران و مصادیقِ آن مورد بررسی قرارخواهد گرفت. بنابراین، مباحث مطروح...
متن کاملمعنیشناسی غناء و حکم آن
گوش دادن به آوا و صدای دلپسند ممنوع نیست و غناءِ ممنوع عبارت است از غنای مطرب که جذبه ویژهای دارد و همانند شراب سرمستی میآورد. در این مقاله به ارائه دلایل اصلی حرمت غناء مطرب و تبیین انگیزههای اساسی حرمت و بیان بسیاری از مسائل اساسی باب غناء که مردم بهویژه جوانان دوست دارند تا درباره آنها بدانند پرداخته شده است و خاطر نشان شد که: ادلّه مهم تحریم غناء عبارتند از: قرآن، سنت، اجماع، عقل. همچنین...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده{@ msg_add @}
عنوان ژورنال
دوره 4 شماره 219
صفحات 17- 31
تاریخ انتشار 2010-12-22
با دنبال کردن یک ژورنال هنگامی که شماره جدید این ژورنال منتشر می شود به شما از طریق ایمیل اطلاع داده می شود.
کلمات کلیدی
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023